4516 Pine Tree Lane,Washington 15538087991 [email protected]

معنی له لغت نامه دهخدا پارسی ویکی

له . [ ل َه ه ] (ع مص ) تنک و نیک ساختن موی را و نیکو گردانیدن . (از منتهی الارب ). له الشعر؛ رققه و حسنه . (اقرب الموارد).

معنی له واژه یاب

جست‌وجوی معنی «له» در لغت نامه های دهخدا، معین، عمید، سره، مترادف و متضاد، فرهنگستان، دیکشنری انگلیسی و فارسی در بیش از یک میلیون واژه.

معنی له - فرهنگ فارسی معین - لام تا کام

کلمه «له» در زبان فارسی می‌تواند به معانی و نحوه‌های متفاوتی استفاده شود. به‌طور کلی، «له» یک کلمه چندمعنی است که به شکل زیر می‌توان به آن پرداخت: مثال: "آن چوب زیر پایش له شد." مثال: "او تلاش کرد تا تمامی مشکلات را له کند." «له» ممکن است در برخی از گویش‌ها یا

معنی له له واژه‌یاب

جست‌وجوی معنی «له له» در لغت نامه های دهخدا، معین، عمید، سره، مترادف و متضاد، فرهنگستان، دیکشنری انگلیسی و فارسی در بیش از یک میلیون واژه.

لغت نامه دهخدا - دیکشنری آنلاین آبادیس

فرهنگ لغت، لغت نامه یا فرهنگنامه کتابی است که در آن معانی واژه های یک زبان معین با توضیحات مربوط به ریشه شان، تلفظ شان، یا اطلاعات دیگر مربوط به آنها به ترتیب حروف الفبای همان زبان گردآوری می شوند. واژه نامه به فهرست واژه هایی در در انتهای کتاب ها می آیند گفته می شود که معادل واژه glossary در زبان انگلیسی است.

معنی له لغت‌نامۀ آنلاین دهخدا

معنی له در لغت‌نامه دهخدا: [لَهْ] (ع حرف جر + ضمیر) (از: لَ + ه) برای او. او را.-مدّعی له.؛-مُعَظَّمٌ له.؛-ولَهُ؛ او راست. لَهِ. به سودِ. به نفعِ. مقابلِ علیهِ.-لَهِ...

معنی له لغت‌نامۀ آنلاین دهخدا

معنی له در لغت‌نامه دهخدا: [لُهْ] (اِ) نام پرنده ای است صاحب مخلب و در کوههای بلند آشیان کند و به عربی عقاب گویندش. (برهان). مرغی باشد ذی مخلب که بر کوههای بلند آشیانه...

لغت نامه دهخدا دیکشنری آنلاین پارسی ...

لغت نامه دهخدا به صورت آنلاین با قابلیت جستجو و مرور سریع واژگان فارسی به همراه سامانه توسعه و افزودن و ویرایش واژه و درج نظر برای واژه در قالب پروژه پارسی ویکی

معنی له لغت‌نامۀ آنلاین دهخدا

معنی له در لغت‌نامه دهخدا: [لُهْ] (اِ) نام پرنده ای است صاحب مخلب و در کوههای بلند آشیان کند و به عربی عقاب گویندش. ... فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

لغت - معنی در دیکشنری آبادیس

الفاظی که قومی بدان تکلم کنند زبان لسان : و از نتایج طبع و نسایج خاطر اواین دو بیت در صنعت فارسی و لغت حجازی آورده .. ۳- علم لغت : ایمان در لغت تصدیق باشد . ۴- کتابی که در آن معنی کلمات یک زبان شرح شده قاموس فرهنگ .

معظم له - معنی در دیکشنری آبادیس

معنی معظم له - معانی، لغت نامه دهخدا، فرهنگ اسم ها، فرهنگ معین و عمید، مترادف و متضاد و ... اسلامی، دیکشنری نام ها، هم خانواده یاب، تصویر مرتبط با کلمه، معنی در حل جدول کلمات متقاطع و ابزارهایی ...

له و لورده - معنی در دیکشنری آبادیس

معنی له و لورده - معانی، لغت نامه دهخدا، فرهنگ اسم ها، فرهنگ معین و عمید، مترادف و متضاد و ... در فرهنگ لغت آبادیس - برای مشاهده کلیک کنید

له و علیه - معنی در دیکشنری آبادیس

معنی له و علیه - معانی، لغت نامه دهخدا، فرهنگ اسم ها، فرهنگ معین و عمید، مترادف و متضاد و ... در فرهنگ لغت آبادیس - برای مشاهده کلیک کنید

معنی له شدن - فرهنگ لغت هوشیار

معنی و مفهوم واژه له شدن در فرهنگ لغت هوشیار: مضمحل گشتن، کوفته شدن خرد شدن جستجوی پیشرفته در مجموعه فرهنگ لغت، دیکشنری و دایره المعارف ها برای دسترسی به تعاریف، ...

دیکشنری آنلاین آبادیس - Abadis Dictionary

دیکشنری. دیکشنری (Dictionary) که گاهی اوقات به عنوان یک واژه نامه، فرهنگ لغت، لغت نامه یا فرهنگنامه شناخته می شود، مجموعه ای از کلمات در یک یا چند زبان خاص است، که اغلب بر اساس حروف الفبا مرتب سازی می شود، و ممکن است شامل ...

معنی فرهنگ - لغت‌نامه دهخدا - لام تا کام

لغت‌نامه دهخدا. معنی فرهنگ . [ ف َ هََ ] (اِ) (از: فر، پیشوند + هنگ از ریشه ٔ ثنگ اوستایی به معنی کشیدن وفرهختن و فرهنگ ) هر دو مطابق است با ادوکات و اِدوره در لاتینی که به معنی کشیدن و نیز به معنی تعلیم و تربیت است .

معنی فرهنگ لغت‌نامه دهخدا واژه یاب

فرهنگ . [ ف َ هََ ] (اِ) (از: فر، پیشوند + هنگ از ریشه ٔ ثنگ اوستایی به معنی کشیدن وفرهختن و فرهنگ ) هر دو مطابق است با ادوکات و اِدوره در لاتینی که به معنی کشیدن و نیز به معنی تعلیم و تربیت است .

کفالت - معنی در دیکشنری آبادیس

در فرهنگ لغت آبادیس ... طلبه المکفول له» یعنی کفالت التزام احضار مکفول است هرگاه مکفول له بخواهد. بدین معنی که شخص ملتزم و متعهد شود که دیگری را هر وقت که حاکم یا مکفول له بخواهد حاضر نماید.

مضمون له - معنی در دیکشنری آبادیس

معنی مضمون له - معانی، لغت نامه دهخدا، فرهنگ اسم ها، فرهنگ معین و عمید، مترادف و متضاد و ... در فرهنگ لغت آبادیس - برای مشاهده کلیک کنید

معنی له - فرهنگ فارسی معین - لام تا کام

مثال: "او تلاش کرد تا تمامی مشکلات را له کند." در زبان گفتاری: «له» ممکن است در برخی از گویش‌ها یا مکالمات غیررسمی به‌کار برود که در این حالت نوعی ارتباط غیررسمی را نشان می‌دهد.

معنی محال له لغت‌نامه دهخدا

معنی واژهٔ محال له در لغت‌نامه دهخدا به فارسی، انگلیسی و عربی از ... این جست‌وجو را در فرهنگ‌های دیگر انجام دهید.

معنی له لغت‌نامه دهخدا واژه‌یاب

25 فرهنگ. همه. دقیق. آوا ... دولت آنراست در این وقت که آبش از له صلت آنراست در این شهر که نانش از بنگ ... اهل فرغانه و ختلان برآید چون بادنجانی و درد نکند و بزبان ما آن را له گویند. (لغت نامه ٔ اسدی ذیل ...

معنی خوی لغت‌نامه دهخدا واژه یاب

و گفتی بر چنین چیزها خوی باید کرد. (تاریخ بیهقی ). نکرده بودم خوی بمانند این واقعه در این دولت بزرگ . (تاریخ بیهقی ). باید که وی را بخوی خویش برآری . (تاریخ بیهقی ). خوی هر کس از تخمش آید ببار

معنی له لغت‌نامه دهخدا

معنی واژهٔ له در لغت‌نامه دهخدا به فارسی، انگلیسی و عربی از ... این جست‌وجو را در فرهنگ‌های دیگر انجام دهید.